ايستگاهي که با وجود تبليغات فراوان خوشبينهاي داخلي، جريان اصلاحطلب و عددي از چهرههاي نزديک به دولت اما چيزي به نام «توافق نهايي» را در بطن خود نداشت و به آن دست نيافت.
دستنيافتني که با وجود ابراز خوشبينيهاي فراوان به آن توسط اصلاحطلبان و حتي دعوت پيشاپيش مردم به شرکت در جشن هستهاي از سوي آنها؛ اما خيلي از ما ميدانستيم که بروز چيزي به نام «توافق نهايي» ميان ما و کشورهاي ۱+۵ يا همان آمريکا هرگز شدني نيست.
اما اين دانايي از کجا نشأت ميگرفت و آيا اعتقاد به اينکه توافق نهايي بين ما و آمريکا بوقوع نخواهد پيوست؛ در رخدادهاي آينده هم تأثيرگذار خواهد بود يا خير؟!
اين بيدستاورديهاي محتمل
قبل از آنکه مذاکره کنندگان به ايستگاه وين ۱۰ برسند؛ يک بار و در نوعي ماراتن تمريني؛ يکديگر را در توافق ژنو ارزيابي کرده بودند.
توافقي که تعدادي از تحريمهاي غير تأثيرگذار در آن به حالت تعليق درآمد و طرفهاي غربي نيز موظف شدند، چند ميليارد دلار از داراييهاي بلوکه شده ايران را آزاد کنند و در مقابل دولت رئيس جمهور روحاني هم اقداماتي مثل توقف غني سازي ۲۰ درصدي، توقف ساخت و تجهيز نيروگاه اتمي اراک و چند مورد ديگر را در بحث فعاليتهاي هستهاي کشور انجام داد.
اما اين همه ماجرا نبود. دولتيها و اصلاحطلبان از مدتها قبل از توافق ژنو و در ساعات اوليه پس از آن، تمام قد به صحنه آمده و تعاريف اهورايي از آن و دستاوردهايش بعمل آوردند.
رئيس جمهور روحاني در همين زمينه نامهاي سرگشاده! به مقام معظم رهبري نوشت و توافق ژنو و دستاوردهاي آيندهاش را تبريک گفت.
محمدرضا تابش، از نمايندگان اصلاحطلب طي نطقي در مجلس شوراي اسلامي و در صبح روز امضاي توافق ژنو از اين گفت که با اين توافق سطح معيشت مردم بهبود خواهد يافت!
و اين در حالي بود که محمدجواد ظريف هم در ژنو بحث سطح معيشت را مورد اشاره قرار داده بود.
سعيد ليلاز، چهره اقتصادي اصلاحطلبان نيز در حالي که هنوز توافق ژنو امضا نشده بود طي مصاحبهاي با سايت جماران از اين گفت که اگر اين توافق امضا شود! ميزان دريافتهاي ارزي ايران تا ۱۰۰ درصد! افزايش خواهد يافت.
اما نه تنها هيچکدام از اين خوشبينيها نتوانست دستاورد خاصي را از توافق ژنو براي مردم به ارمغان بياورد بلکه حتي اظهار نظرهاي رئيس جمهور روحاني مبني بر اينکه با توافق ژنو، ديوار تحريمها ترک برداشت نيز با نزديک به يکصد تحريمي که آمريکا پس از توافق ژنو عليه کشورمان در ابعاد مختلف اعمال کرد؛ در يادها نماند و بجايش همه اين جمله ظريف و برخی دوستانش را در تيم مذاکره کننده به خاطر سپردند که اين تحريمها! مخالف روح توافق ژنو است...
اما اين سکه رايجي که در ياد مردم ماند يک اثر ديگر هم داشت و آن اينکه حالا ديگر غير از تحليلگران اصولگرا که با دليل و علت بيان ميکردند حصول توافق نهايي ميان ايران و آمريکا غير ممکن است و همواره هم از سوي اصلاحطلبان و برخي چهرههاي مدعي حمايت از دولت به تندروي و ضديت با دولت متهم ميشدند؛ مردم هم وارد کلاس پند و اندرزهاي توافق ژنو شده بودند و با درک اين مسئله که اين توافق نه تنها هيچ دستاوردي نداشت بلکه سبب تحريمهاي بيشتر جمهوري اسلامي ايران نيز شد؛ اينطور آينده را با فراست پيشبيني کردند که هر توافق و تمديد و مذاکره ديگري نيز با آمريکا فرجامي بهتر از توافق کمدستاورد ژنو نخواهد شد.
آري. مردم ميدانستند که نه در وين ۱۰ و نه حتي در وين ۱۰۰، هيچ گشايشي به اسم توافق نهايي حاصل نخواهد شد و دشمني آمريکا با ايران آنقدرها هست که چيزي به نام «لغو تمام تحريمها» از سوی آمریکا غیر ممکن باشد.
در لابهلاي خبرهاي مذاکرات وين ۱۰
وين ۱۰ و مذاکراتش براي چند روز خبرسازترين رخداد شايد در جهان تلقي ميشد. همه آنهايي که به نوعي چهرههاي تأثيرگذار حاضر در اين مذاکرات محسوب ميشدند اقدام به اظهار نظرهاي مختلف ميکردند اما مهمتر از همه شايد صحبتهاي مقامات ايراني و آمريکايي بود که بصورت ويژهتري پس از اعلام عدم حصول توافق نهايي منتشر شدند.
محمدجواد ظريف، وزير امور خارجه کشورمان در صحبتهايش در وين همان خوشبينيهاي هميشگي را حتي پس از عدم حصول توافق نهايي نيز اعلام کرد و در لابهلاي حرفهايش در جمع خبرنگاران گفته بود: ما میخواهیم در کوتاهترین زمان ممکن به این توافق برسیم و من اعتقاد ندارم که ما به زمان بیشتری نیاز داریم. ما فقط برای مسائل فنی به مقداری زمان نیاز داریم، اما توافق سیاسی نیاز به زمان زیادی ندارد، تنها باید تصمیمات دشوار اتخاذ شده و انعطاف پذیری نشان داده شود.
او تأکيد کرده بود: اگر امروز زمان توافق را تمدید میکنیم با این هدف است که فرصت کوتاهی برای رسیدن به توافق فراهم کنیم.
وزير خارجه دولت رئيس جمهور روحاني همچنين در جمله ديگري پيرامون مذاکرات گفته بود: احساس میکنم مردم ایران همه چیز را به دست آوردند!
اما در کنار حرفهاي مهم و خوشبينانه ظريف، حرفهاي مهم و در عين حال بدبينانه جان کري وزير امور خارجه آمريکا نيز منتشر شد.
کري که گويا همچنان از دستاوردهاي کاخ سفيد از قبل توافق ژنو خوشحال بود پس از اعلام خبر تمديد توافق ژنو به جمع خبرنگاران آمد و با بيان اينکه خيليها به توافق ژنو بدبين بودند و ميگفتند که ايران به تعهداتش پايبند نخواهد ماند اما ايران به تعهداتش عمل کرد! گفت: اکنون جهان نسبت به قبل از توافق ژنو امنتر شده است!
او در اشاره به همان توافق که اکنون تمديد شده بود، تصريح کرد: ايران پيشرفت برنامه هستهاي خود را متوقف کرده و برنامه هستهاي خود را به عقب رانده است. ايران امروز غني سازي ۲۰ درصدي ندارد.
کري افزوده بود: ايران در راکتور اراک پيشرفت مداوم داشت اما امروز اين پيشرفت متوقف شده است.
آقاي وزير خارجه در عين حال بر چند نکته هم تأکيد کرد که مشخص نيست اين چند نکته خاص و البته مهم به گوش همه رسيده است يا نه؟!
کري با تأکيد بر اينکه اعتماد يک شبه حاصل نميشود، درباره دو نکته مهم با صراحت بيشتري سخن گفته بود.
نخست اينکه «ما براي امنيت اسرائيل تلاش ميکنيم» و دوم اينکه «نظام تحريمها به جاي خود باقي ميماند»...
همان دو نکتهاي که معلوم نيست چندنفر از خوشبين ها و کساني که هنوز هم به وقوع و مانايي چيزي به نام توافق نهايي! معتقد هستند آنرا شنيده باشند... رئيس جمهور روحاني هم نفر سومي بود که بعد از اعلام تمديد توافق ژنو صحبتهاي مهمي را بر زبان راند.
آقاي حقوقدان، همانطور که ساعاتي بعد از اعلام توافق ژنو فعالانه به صحنه آمد و شروع به تبريک گفتن کرد، در ماجراي فرجام وين ۱۰ نيز بلافاصله وارد قاب جادوي تلويزيون شد و در بخشي از صحبتهايش راجع به مذاکرات وين ۱۰ و تمديد توافق ژنو گفت: «بسیاری از شکافها برداشته شده است، اما هنوز گامها و مسیرهایی پیش رو است که باید طی شود، البته آنچه امروز توافق شده بر این مبنا است که شرایطی که از توافق ژنو بوده برای چند ماه دیگر باقی بماند نه اینکه فقط این توافق ژنو چند ماه باقی بماند، برای فرصت ادامه مذاکره به منظور دستیابی به هدف و توافق نهایی و این چیزی است که مورد اتفاق نظر همه است. بنابراین ملت ما در این مدت پیروز خواهد شد و به پیروزی نهایی خواهد رسید و من هیچ تردیدی ندارم در توفیق راه. هیچ راهی برای دنیا وجود ندارد جز مذاکره با نمایندگان ملت ایران و این راه مذاکره به توافق نهایی، امروز یا فردا منجر خواهد شد.»
روحاني حرفهاي کري مبني بر اينکه نظام تحريمها باقي ميماند و ايضاً حرفهاي اوباما که ساعاتي قبل از اعلام تمديد مذاکرات بيان کرده بود: موضع آمريکا درباره تحريمها غير قابل مذاکره است! را شنيده بود يا نشنيده بود، کسي نميداند اما هرکسي با خواندن حرفهاي رئيس جمهور روحاني به راحتي متوجه ميشود که آقاي حقوقدان، خيلي خوشبينتر از اين حرفهاست و همچنان به اين فکر ميکند که چيزي به نام توافق نهايي ممکن و ميسور است.
موضع نخستوزير صهيونيستها درباره مذاکرات
اما در ميانه اين توضيحات، صحبتها و اعلام خوشبينيها؛ يک نفر ديگر هم بود که صحبتهاي مهمي را درباره مذاکرات مطرح کرد اما بسياري از خوشبينها با بيمحلي از کنار حرفهايش رد شدند.
او کسي نبود جز بنيامين نتانتياهو، نخست وزير رژيم صهيونيستي که درست در روز دوشنبه و ساعاتي قبل از آنکه کري اعلام کند براي امنيت رژيم صهيونيستي تلاش ميکند! به بيبيسي گفته بود: تمدید گفتوگوها گزینه مورد ترجیح تلآویو است و این رژیم امیدوار است که فشار بر ایران ادامه یابد.
واقعيتهايي درباره فعاليتهاي هستهاي ايران در دوران مذاکرات
اخبار و رخدادهاي پيرامون دستاوردهاي هستهاي کشور و مذاکرات دولت رئيس جمهور روحاني با غرب و آمريکا براي پايان دادن به تحريمها اما رويه ديگري هم دارد. رويهي ديگري که در آن خبري از لبخندها و ژستهاي ديپلماتيک نيست و ابراز خوشبينيهاي بي دليل هم نميتواند در آن جايي داشته باشد.
دولت رئيس جمهور روحاني پس از توافق ژنو عملاً فعاليتهاي مربوط به ساخت و تکميل نيروگاه اتمي اراک را متوقف کرده است.
توقفي که قاعدتاً در فرايند توافق مورد خواست آمريکا براي هميشه خواهد بود و ديگر بايد فعاليت نيروگاه اراک را در خواب ديد.
دولت يازدهم همچنين آنقدرها به بازرسان آژانس اتمي اجازه بازديد از تأسيسات اتمي را داده است که اين مسئله از زبان آنها نيز مورد رضايت قرار گرفته و اگرچه گفته ميشود ايران به تعدادي از بازرسان که احتمالاً جاسوس هستند اجازه ورود نداده است اما از سوي ديگر، برخي تحليلگران نيز از اين ميگويند که براي بازرسيهاي غربيها از تأسيسات اتمي ايران، امکاناتي حتي بيشتر از پروتکل الحاقي براي آنها فراهم شده است.
جالب آنکه در همين زمينه، فريد زکريا، تحليلگر شهير آمريکايي نيز چندي قبل در مقالهاي از اين نوشت که ايران حتي به بازرسان آژانس اجازه داده است که از معادن اورانيوم اين کشور بازديد کنند.
نکتهاي امنيتي که اگرچه تاکنون هيچ مقام مسئولي درباره آن موضعگيري نکرده است اما به نظر نميرسد کاري عقلايي و صحيح باشد!
درباره خطوط قرمزي مثل تحقيق و توسعه و نياز کشور به ۱۹۰ هزار سو اورانيوم غني شده نيز که توسط مقام معظم رهبري ترسيم شدهاند حرف و حديثهاي فراواني وجود دارد.
چندي قبل، عليرضا زاکاني از نمايندگان اصولگراي مجلس طي سخناني رسمي از اين گفت که در مواردي از خطوط قرمز، عبور صورت گرفته است.
صحبتهاي او اگرچه با واکنش خاصي مواجه نشد و فقط چند مورد تکذيب در قبال آنها صورت گرفت اما شايد چندان هم پر بيراه نبودند.
در بحث تحقيق و توسعه نيز حسين آبنيکي، معاون سابق سازمان انرژي اتمي کشورمان مدتي قبل در مصاحبه با يکي از خبرگزاريها گفته بود: روند توسعه فناوري هستهاي در چند ماه گذشته متوقف شده است!
وانگهي درباره خط قرمز «ضرورت لغو همه تحريمها» از سوي آمريکا نيز حرف و حديثهاي فراواني وجود دارد.
منهاي اصرار و الحاح برخي اصلاحطلبان و رسانههاي آنها مبني بر کوتاه آمدن و حتي سر عقل آمدن ايران! درباره اين خواسته و تأکيدشان بر غير ممکن بودن وقوع آن، اما به نظر ميرسد با توجه به گفتههاي اوباما که در بالا اشاره شد و همچنين با توجه به اميدهاي تلويحي که از سوي کري براي توافق نهايي ابراز شده است؛ شايد رخدادهاي تلخي در اين زمينه هم بوقوع پيوسته باشد که افکار عمومي هنوز از آنها اطلاع ندارند.
به سخن ديگر اينکه اگر آمريکا ميگويد امکان لغو همه تحريمها وجود ندارد و اين خواسته منطقي نيست! و از سوي ديگر ايران اسلامي نيز خواستار لغو همه تحريمهاست؛ پس چه گزينه مشترکي در اين ميان مطرح شده است که آمريکا همچنان از امکان توافق سخن ميگويد؟!
مهدي محمدي، کارشناس مسائل هستهاي طي يادداشتي که پس از اعلام تمديد توافق ژنو در مذاکرات وين ۱۰ منتشر کرد به مسئلهاي اشاره ميکند که شايد با اين بحث مرتبط باشد.
او گفته است: مهمترین بخش مساله، یعنی بدهبستانی که منجر به یک توافق موقت جدید شده، مبهم است... برخی خبرها حکایت از آن دارد که اتفاقات مهمی در روز آخر رخ داده و همین اتفافات بوده که راه را برای تمدید مذاکرات باز کرده است.
محمدي در خاتمه مطلب خود نيز مينويسد: «اکنون زمان آن است که همه آنها که دستی بر این آتش دارند با ملت ایران صریح و صادق باشند. باید به تفصیل به ملت گفت که آمریکا قصد تحمیل چه تحقیر تاریخی را به ایران دارد. اگر با مردم درست سخن گفته شود، رفتار درست ملی به سرعت شکل خواهد گرفت. دولت در این زمینه بیش و پیش از همه مسؤولیت دارد.»
با تمام اين تفاسير و حتي اگر در حال حاضر هم کسي از دولتيها رغبتي به اين نشان ندهد که فيالواقع در روزهاي آخر مذاکرات چه اتفاق خاصي افتاده است؛ اما بايد دانست که ماه پشت ابر نميماند و همانطور که بيدستاورديهاي توافق ژنو بعد از اندک مدتي مشخص شد؛ خبرهاي محرمانه مذاکرات نيز همانطور که اکنون براي نتانياهو و سعودالفيصل محرمانه نيست! در مدت کوتاهي براي مردم و افکار عمومي جمهوري اسلامي ايران و همه کساني که به دولت يازدهم رأي دادهاند نيز مکشوف خواهد شد.
مذاکرات وين ۱۰ اما حقايق ديگري هم با خود دارد که هرگز نبايد آنها را فراموش کرد. حقايقي مثل کراوات آبي کمرنگ جان کري و سایر همپیمانان او که معناي خاکستريسازي مفاهيم را ميدهد. ماهيگيري آمريکا از مفاهيمي مثل فلج کنندگي تحريمها و مذاکره با ايران براي نفوذ در افکار عمومي جهان و بيدستاوردي ملموس مذاکرات براي همه آنهايي که به اين مذاکرات بي دستاورد دل بستهاند. شايد اين حقايق مهمتر از نتيجه صفري باشد که مذاکرات در وين ۱۰ به آن دست يافته است.
برچسبها:
سرانجام علیرغم کارشکنی های متعدد جهت برگزار نشدن همایش «دلواپسیم»، عصر روز شنبه ۱۳ اردیبهشت ۹۳ لانه جاسوسی سابق میزبان منتقدان توافقنامه ژنو بود، همایشی که از ساعتی قبل از آغاز آن، ظرفیت صندلی های سالن اش تکمیل شده بود و حتی در راهروهای جانبی سالن نیز دیگر جایی برای سوزن انداختن وجود نداشت و همین مساله خیلی ها را مجبور کرد تا با حضور در اطراف سالن و از طریق ویدئو پروژکتور برنامه را دنبال کنند.
به گزارش پایگاه خبری انصارحزب الله به نقل از رجانیوز، بدون اغراق این برنامه را باید بزرگترین گردهم آیی منتقدان ژنو طی چند ماه گذشته تاکنون دانست، همایشی که قرار بود ساعت ۱۶.۳۰ در سالن سیدالشهدای میدان هفتم تیر برگزار شود اما به علت فشارهای برخی مسئولان دولت، در آخرین ساعات مانده به آغاز برنامه اعلام شد چنین اجازه وجود نخواهد داشت و مسئولین برنامه نیز به ناچار این همایش را به چند صد متر آن طرف تر یعنی مجمتع ۱۳ آبان یا همان لانه جاسوسی سابق انتقال دادند.
اما این برنامه حواشی متعددی داشت که اهم آن را به روایت خبرنگار رجانیوز می خوانید:
*از چند صد متر مانده به درب لانه جاسوسی، از حجم افرادی که در پیاده رو و خیابان طالقانی راهی درب اصلی مجتمع ۱۳ آبان هستند، می شود حدس زد که قرار است یک همایش بزرگ در این مکان برگزار شود. این را از تعداد زیاد ماشین ها و موتورهای پارک شده اطراف آنجا نیز می توان فهمید.
* برای ورود به لانه جاسوسی نیاز نیست کسی مسیر تا سالن را به شما نشان دهد، کافی است پشت سر جمعیت روانه به سمت سالن «بصیرت» حرکت کنید تا خود به خود به درب اصلی سالن برسید اما از آنجایی که زودتر از شما افراد بسیاری آمده و پشت درب مانده اند، تنها راه، تحمل شرایط و دنبال کردن برنامه از طریق ویدئو پروژکتورهای اطراف سالن است.
* البته ماجرا برای خبرنگاران کمی فرق می کند و وقتی کمی زمان می گذرد، می شود تنها با کارت خبرنگاری وارد سالن شد تا شاید در کنار سن یا درب ورودی، جایی برای ایستادن پیدا کرد. اولین چیزی هم که هنگام ورود به سالن احساس می شود، دمای بالای هوا و شرجی بودن آن است که باعث می شود به فاصله چند دقیقه، تمام لباس هایتان خیس شود، اما چاره ای نیست! هر چه باشد بهتر از بیرون نشستن و دنبال کردن مراسم از طریق ویدئو پروژکتورهاست!
* یکی یکی میهمانان مراسم نیز از راه می رسند، اما نکته جالب نداشتن جا برای نشستن است! هر چند میهمانان برای ورود به سالن از درب پشت سن وارد می شوند اما تراکم جمعیت قبل از آغاز برنامه به حدی است که آنها نیز جایی برای نشستن ندارند و تعجبی ندارد اگر روح الله حسینیان، محمد سلیمانی، علیرضا زاکانی و خیلی های دیگر را روی زمین و کنار دیگر خبرنگاران و میهمانان ببینیم.
* نکته جالب دیگر حضور چهره های انقلابی از طیف های مختلف سیاسی است که همه بر سر محورهای اصلی و گفتمانی انقلاب متحد شده اند. چه جبهه پایداری، چه جمعیت ایثارگران، چه جمعیت رهپویان و چه افراد دیگری که در هیچ یک از این مجموعه ها نیستند اما بر سر آینده کشور، استقلال ایران و توافق ضعیف ژنو «دلواپسند» را می توان اینجا دید، از فریدون عباسی تا علیرضا پناهیان، سقای بی ریا، الیاس نادران، پرویز امینی، وحید یامین پور، بهرام بیرانوند، ابوالفضل ظهره وند، محمد سلیمانی، روح الله حسینیان، علی اکبر متکان، مهدی کوچک زاده، فواد ایزدی، ناصر نوبری، سعید زیباکلام، سید محمود نبویان، محمد صادق کوشکی، مهدی محمدی، مهندس آبنیکی و ...
* پس از قرائت قرآن برای آغاز برنامه، مجری برنامه که یکی از دانشجویان دانشگاه امیرکبیر است به روی سن می رود و برنامه را رسما آغاز می کند، بعد از سخنان وی کلیپ کوتاهی از نرم افزار چند رسانه ای «دلواپسیم» که کاری از گروه آرمان مشهد است پخش می شود و استقبال مخاطبان را به همراه دارد، بویژه زمانی که فیلمی از ناصر نوبری سفیر اسبق ایران در شوروی پخش می شود که وی اعلام می کند ما هم با بازی «برد- برد» موافقیم اما نه با مذاکراتی که انتهایش می شود «برد که برد!»
* بعد از پخش کلیپ نیز سینا دستخوش خواننده جوان و انقلابی که مدتی است کار خود را آغاز کرده به اجرای سرود پرداخت، بعد از وی نیز دقایقی در رثای امام هادی علیه السلام عزاداری شد و حال و هوای مراسم تغییر کرد.
* اولین سخنران برنامه مهندس آبنیکی است، همکار سابق شهید احمدی روشن که مدتی است نه دیگر مصطفی را کنار خود می بیند و نه به سایت نطنز رفت و آمد دارد، او یکی از اخراجی های سازمان انرژی اتمی است که خیلی مودبانه عذرش خواسته شده است.
*بعد از آبنیکی، ۸ نفر به نمایندگی از منتقدان توافق ژنو به روی سن آمده و صحبت کردند، علیرضا پناهیان، محمد کوثری، ناصر نوبری، فریدون عباسی، فواد ایزدی، مهدی محمدی، جواد کریمی قدوسی و محمد صادق کوشکی. یکی نماینده مجلس است، دیگری استاد دانشگاه، دیگری سخنران بزرگترین هیات های مذهبی کشور، دیگری رییس سابق سازمان انرژی اتمی، اما همه شان یک وجه مشترک دارند و آن هم اینکه نسبت به آینده ایران «دلواپسند».
* قبل از اینکه هر یک سخنان خود را شروع کنند، جمعیت یکصدا می خواهد تا علیرضا پناهیان صحبتهایش را آغاز کند و او نیز بنا به مطالبه حاضران در سالن حرفهایش را شروع می کند، لب کلامش هم این است که این برنامه به افزایش قدرت تیم مذاکره کننده هسته ای در مذاکرات می انجامد چون ما مطالباتی داریم که مسئولان می توانند با استناد به این جمعیت و جمعیت های مشابه در سراسر کشور، مطالبات به حق مردم را از ۱+۵ مطالبه کنند.
پناهیان در بخش دیگری از اظهاراتش نیز هشدار می دهد که «اگر مذاکرات موجب رونق اقتصادی و افزایش عزت کشور شود، آن مذاکره در خدمت جمهوری اسلامی است و اگر مذاکراتی به تقویت جایگاه جمهوری اسلامی منجر نشود این مذاکره محکوم به شکست است.»
بعد از پناهیان، نوبت به کوثری می رسد. عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس می گوید: «حرف ما با تیم مذاکره کننده هسته ای کشورمان این است که شما در برابر این همه امتیازات که در توافق ژنو به ۱+۵ دادید باید تمام تحریم ها لغو می شد نه اینکه صرفاً صنعت کشتیرانی و پتروشیمی ما تا حدودی از تحریم رها شود.»
بعد از کوثری نوبت به کریمی قدوسی دیگر عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس می رسد، او که با حرارت تر از دیگران سخن می گوید و بارها در بین سخنانش فریادهای الله اکبر مخاطبان را بلند می کند. قدوسی از شکایت شورای عالی امنیت ملی از وی به خاطر نقد توافق ژنو در یکی از سخنرانی هایش ابراز تاسف می کند و در بخش دیگری از صحبتهایش می گوید: «مقام معظم رهبری میگویند من خوشبین نیستم اما مخالفتی هم نمیکنم، فکر هم نمیکنم این مذکرات به نتیجه برسد. به سخن مقام معظم رهبری و گزارش آقای روحانی درباره توافق هستهای دقت کنید، از آقای روحانی میپرسند نظر شما درباره توافق هستهای چیست؟ میگوید خوشبینی و بدبینی در دنیای سیاست معنا ندارد و باید واقعبین بود، البته آقای روحانی میگوید با شناختی که از دنیا و مسائل دارم بدبین نیستم؛ تا کنون سابقه نداشته است هیچ رئیسجمهوری مقابل نظر مقام معظم رهبری اینگونه نظر دهد.»
ناصر نوبری دیگر سخنران برنامه است که با شور و هیجان اش، جمعیت را به وجد آورده و در بخشی از حرفهایش به روحانی می گوید حداقل یک نفر را معرفی کنید تا بتواند از توافق ژنو دفاع کند! نه اینکه هر کسی می خواهد از این توافقنامه دفاع کند می گوید اصلا انرژی هسته ای می خواهیم چه کار؟ آیا موضع دولت هم همین است؟!
حالا دیگر نوبت فریدون عباسی رییس سابق سازمان انرژی اتمی است، شهید زنده ای که یک بار هم از ترور موساد در خیابان های تهران جان سالم به در برده است و این روزها که همکاران سابقش را به خاطر شهادت آنها از دست داده، یکه و تنها به دانشگاه ها و مجامع مختلف می رود و از دلواپسی هایش برای آینده ایران بواسطه توافق ژنو می گوید.
امروز هم آرام آرام از نقاط ضعف توافق ژنو می گوید و وقتی تاکید می کند: « تیم مذاکره کننده قبلی به خوبی و قهرمانانه در مقابل این خواسته مقاومت کرد و اگر بخواهیم عنوان قهرمانی به کسی بدهیم باید به تیم آقای جلیلی بدهیم نه دیگران.» سالن و جمعیت حاضر در آن به وجد می آید و با شعارهایی در حمایت از تیم سابق مذاکره کننده ای سابق کشورمان، از آنها به خاطر حفظ عزت و معامله نکردن حقوق ملت با دشمن تشکر میکنند.
بعد از عباسی، فواد ایزدی از نگرانی های خود می گوید: «دلواپسیم که امتیازات مورد نیاز کشور در گام نهایی گرفته نشود» و بعد از وی نیز مهدی محمدی صحبتهایش را آغاز می کند و می گوید که «توافق ژنو، توافقی است که ماهیت انقلاب را هدف گرفته و موضوع هسته ای تنها یک سکو برای رسیدن به این هدف است.»
و در نهایت نیز محمد صادق کوشکی با اعلام انتقاداتش به توافق ژنو می گوید: «امروز با افتخار عنوان بیسوادی را میپذیریم و به آن افتخار میکنیم تا فردا بیشرف نباشیم.»
اما این پایان برنامه نیست و پس ازشعارهای پی در پی حاضران در سالن در حمایت از محتوای صحبتهای سخنرانان، مجری به روی سن آمده و ضمن دعوت از دیگر اساتید حاضر در سالن، از آنها خواست تا یک عکس یادگاری بگیرند. این عکس بهانه ای بود برای تقدیر ویژه از دکتر سعید زیباکلام، سید محمد نبویان، حمید رسایی، حسین قدیانی و ... که بعضا مورد شکایت شورای عالی امنیت ملی به علت نقد توافق ژنو نیز قرار گرفته اند؛ از آنها می خواهد تا چند کلامی با مردم صحبت کنند.
در همین حال جمعیت حاضر در سالن نیز با شعارهایی خطاب به ضرغامی از وی می خواهد تا با تمام کردن سانسور صحبتهای منتقدان ژنو، فرصتی برای حضور آنها در رسانه ملی فراهم کند تا در قبال ساعتها مدح یک طرفه عملکرد تیم مذاکره کننده و این توافقنامه، چند دقیقه ای هم منتقدان دولت بتوانند از نگرانی های خود خطاب به مردم بگویند.
* حالا دیگر اذان مغرب شده است و فوج فوج جمعیت حاضر در سالن و اطراف سالن به سمت وضوخانه حرکت می کنند، بازار فروش نشریات و سی دی های مرتبط با توافق ژنو هم داغ داغ است، میهمانان نیز فرصتی برای سر خاراندن ندارند! دور هر یک را ده ها نفر گرفته اند و سوالات و نگرانی هایشان را مطرح می کنند، بویژه نمایندگان مجلس که مردم و دانشجویان دائما به آنها گفته می گویند مدیون خون شهدا و مردم هستید اگر در برابر انفعال عده ای! سکوت کنید و بگذارید سرمایه های این مملکت به بهانه دلارهای نرسیده به کشور، تاراج شود ...
برچسبها:
پایگاه خبری انصارحزب الله - نخست - ۱۰ ماهي هست كه جامعه دلواپس است؛ از همان روزي دلواپس شد كه گروهي كليد همه مشكلات داخلي و خارجي را در «مذاكره با غرب» ديدند، همان ايامي كه مراودات بينالمللي در ديپلماسي «سكوت» و «لبخند» مختصر شد، ديپلماسياي كه «لبخند»ش براي غربيها بود و تندخويياش براي منتقدان داخلي، «سكوت»ش در مقابل زيادهخواهي بيرونيها بود و تندخويياش براي ناصحان دروني.
«دلواپس»اند تا بسياري از مباني و اصول انقلاب اسلامي نظير «استكبارستيزي»، «داشتن روحيه ايستادگي و پايداري در مقابل تهديدات وتحريمهاي نظام سلطه» و «تكيه بر توانمنديهاي داخلي» در لبخندهاي ديپلماتيك گم شده و جاي خود را به «انفعال»، «تسليمپذيري در مقابل فشارهاي بينالمللي» و «توسعه برونزا» بدهد؛ «دلواپس» از اينكه تمام داشتههاي هستهاي و غيرهستهايمان را به بهانه سياست «تنشزدايي در روابط بينالملل» بر سر ميز مذاكره معامله كنيم!
«دل آشفته»اند جماعتي از اينكه تواناييهاي ما در حوزه هستهاي به پايينترين سطح ممكن برسد و تنها در بعد تحقيقات- آن هم در موارد محدود و خاص و دقيقاً مطابق خواسته غربيها- خلاصه شود، آنگونه كه بر اساس همين نگاه حق غنيسازي ما به رسميت شناخته نشد، ۲۰۰ كيلوگرم از اورانيومها را رقيقسازي كرديم و فعاليتهاي هستهاي را به حالت تعليق درآورديم.
دوم- اما خب دلواپسيها يكي دوتا نيست و در يك حوزه و چند حوزه خلاصه نميشود؛ از فرهنگ و هنر، اقتصاد و معيشت گرفته تا مباحث اعتقادي و هستهاي و سياست داخله و خارجه را شامل ميشود، به گونهاي كه بسياري از دلسوزان انقلاب و ناصحان خيرخواه را نگران و مضطرب كرده است.
بله، آشفته دلي ما فقط تنها حوزه هستهاي را شامل نميشود و به امروز اختصاص ندارد، از همان روز «دل مشغول» شديم كه به بهانه روي كار آمدن دولتي دموكراتيك و طرفدار آزادي بيان، روزنامههاي زنجيرهاي باز- به مانند گذشته- حكم قصاص را غيرانساني خوانده، شهادت دو زن مساوي با يك مرد را غير عقلاني دانسته و پيشوا بودن حضرت امير (ع) در بعد اعتقادي و سياسي را زير سؤال بردند.
درست شبيه همان روزهايي كه هواخواهان ليبرالسيم در رسانههايشان- طي سالهاي ۷۶تا۸۴ - عنوان ميكردند: «به شهادت رسيدن حسين در عاشورا نتيجه خشونتهاي پيامبر در بدر بود»، «حضرت علي چون خشونت طلب بوده شايسته عتاب و ملامت است»، «به خدا هم ميتوان اعتراض كرد و او را فتنهگر ناميد»، «نظريه غيرت ديني، ويران كننده انديشه و فرهنگ و تمدن است»، «مظاهر ديني چون حجاب و حياي زنان، نماد عقب افتادگي است»، «تفكر شيعهگري موجب انحطاط مملكت ما و مانعي براي دموكراسي است»، «فرهنگ شهادت خشونت آفرين است. اگر كشته شدن آسان شد، كشتن هم آسان ميشود.»
سوم – افكار عموم از آن زمان «دل نگران» شد كه در اقدامي قابل تأمل بيش از ۴۰ تن از روساي دانشگاههاي مهم كشور به فاصله پنج ماه از كار بركنار شدند، بيش از ۳۰۰ تن از دانشجوهاي افراطي و نشانهدار حكم ادامه تحصيل گرفتند و عناصر فعال در غائله۸۸ در سطوح مديريتي آموزش عالي كشور پست مديريتي گرفتند.
چطور ميشود ديد كه بسياري از فعالان در فتنه را كه برخي از وزرا در مراكز حساس و استراتژيك وزارتخانهها به كار گرفتهاند نگران نبود، چگونه ميشود دلهره نداشت زماني كه روساي دانشگاهها اجازه فعاليت به تشكلهاي دانشجويي تندرو و هنجارشكن را در سطح دانشگاهها داده و آنها با فراغ بال تحركات ساختار شكنانه را رويه كردهاند.
چهارم – البته آنها «دلواپس» هم هستند از اينكه غرور ملي و مباني اعتقادي مان را هم بر سر ميز مذاكره داد و ستد كنيم، همچنان كه رئيس دولت اصلاحات به بوش متعهد شد تا از حمايت حماس و حزب الله دست بردارد و از حمله نظامي امريكاييها مصون بمانيم، باز متعهد شويم كه از فلان جنبش مردمي در يك كشور اسلامي چتر حمايتي خود را برداشته و پا را از حد خود فراتر نگذاريم، يا ديگر بار بدون اجازه وارد حياط خلوت امريكاييها نشده و منافع شان را به خطر نيندازيم.
«دلآشفته» نيز هستند تا غائله سازان ۷۸ و ۸۸ - كه با كمك دولت ريكاوري كرده و اكنون وظيفه سندسازي حقوق بشري براي سازمانهاي بينالمللي را برعهده دارند- دوباره كشور را درگير بحران عميقتر كرده و با عمليات پيچيده «استحاله نظام» را وارد فاز عملياتي كنند.
پنجم - اگر چه جنس ۱۰ ماه دلواپسي از نوع «توسعه سياسي»، «براندازي نرم» و «قدرت طلبي مطلق» نبود اما نوع واكنشها به آن چكشي و ضربتي بود، به گونهاي كه هيچ گاه اجازه داده نشد دلواپسيها از تريبون رسمي به جامعه ابراز شود. اما اين باعث نشده كه ما «دلسرد» شويم؛ اين برخوردها هيچ گاه باعث نشد تا دلسوزان و وفاداران به نظام وانقلاب از آرمانها و اصول خود دست بردارند، برعكس از هر فرصتي براي آگاهسازي افكار عموم نسبت به سياستهاي دولت استفاده كردهاند، برگزاري همايش«دلواپسيم» - در روز گذشته- هم از همين نوع است. اساساً «دلسرد» در گفتمان مقاومت و ايستادگي جايي ندارد آنجايي معنا پيدا ميكند كه خود را وابسته و نيازمند جهان غرب بدانيم و بپذيريم كه آنها بايد براي ما تصميم بگيرند و اراده ما در برابر قدرت آنها كاري از پيش نميبرد.
محمد اسماعيلي
منبع : روزنامه جوان
برچسبها: